به گزارش هاناخبر ، آنکه حجاب و پوشش دستور دینی و عرفی است، کسانی که مجری این دستورات میشوند، بایستی به دستورات و مبانی دینی و فرهنگ و آداب و رسوم این کشور آگاه بوده، قابلیت بحث و بیان و خطابه را داشته باشند.
طرحها و برنامههایی توسط افراد نظامی و انتظامی در خصوص حجاب و پوشش اجراء شده است که بیش از آن که اقناعی و توجیهی باشد، با زور و اجبار همراه است. در واقع دارندگان زور و قدرت وارد عرصه فرهنگی شده و صحنه را از حالت فرهنگی، به کارزار عملیاتی و سیاسی تبدیل کردهاند؛ در حالی که میبایست ابتدا با انجام بحثهای مفهومی، اذهان مردم را نسبت به موضوع حجاب آگاه و قانع ساخته و در صورت عناد، اقدام به الزام اجباری نمایند.
سازمانها و مؤسسات
در این سطح، سازمانها، مؤسسات، گروهها، انجمنها و نوع روابط این سازمانها با هم مورد توجه قرار میگیرد. در صورتیکه فعالیت این سازمانها هماهنگ بوده و فعالیت هر یک، مکمل فعالیت دیگری باشد، ثبات، نظم و حیات اجتماعی برقرار میشود. در خـصوص جامـعهپذیری، مـوفقیت فرآیند جـامعهپذیری، به هـماهنگی و روابط نهادها، سازمانها، گروهها و مؤسسات جامعه پذیرکننده (آموزش و پرورش، مذهب، صدا و سیما، خانواده، گروه دوستان و...) وابسته است. هر قدر که میان این نهادها هماهنگی و ارتباط حاکم باشد، یادگیری و درونی شدن ارزشها و باورها در فرد قویتر شده و هر مقدار که ناهماهنگی باشد، جامعه پذیری ضعیفتر و ناقص تر انجام می شود.
در واقـع در برنامـهها و طرحهای اجرا شده در کشور در خصوص حجاب و ترویج این فرهنگ، هیچگونه تناسب و هماهنگی میان اقدامات این سازمانها و نهادها، کارگزارانی که مبشّر و مبلغ این ارزشها بودهاند، مشاهده نمیشود. تعالیم ارائه شده در کتاب های درسی مدارس، توسط رفتار معلمان و والدین خنثی میشود. شخصیت اصلی فیلمها و سریالهای سینما و صدا و سیما، پوشش مغایر با تعالیم ارزشی را تبلیغ میکند. برنامه و طرحی که توسط یک سازمان یا نهاد خاص، برنامهریزی و اجرا میشود با برنامههای سازمان دیگر، خنثی و بیارزش میگردد. نتیجه این ناهماهنگی و مغایرت میان نهادها، سازمانها و برنامههای اجرا شده توسط آنها، عدم توجه نوجوانان و جوانان به ارزشها و تعالیم دینی و اجتماعی است.
سطح فردی
همان طور که میدانیم، اعضای تشکیل دهنده دستهجات، گروهها و جامعه، فرد فرد مردم هستند. اگر طرحها و برنامهها متناسب با شرایط و خصوصیات افراد جامعه و اقناع کننده ذهنی و روحی و روانی آنها نباشد، با مشکلات فراوان روبرو شده و احتمالاً به شکست خواهد انجامید.
جامعه امروز از جامعه گذشته ۲۰ یا ۳۰ سال پیش، بسیار متفاوت است. سطح تحصیلات در این جامعه افزایش یافته و دسترسی وسیع مردم به وسایل ارتباطی مانند تلفن، روزنامه، مجلات، ماهواره و سایر شبکه های اجتماعی سرعت تبادلات فرهنگی و گردش اخبار و اطلاعات را در جامعه فزونی بخشیده است. این اتفاقات و بسیاری از اتـفاقات دیگـر، باعـث شده اسـت که مـردم (اعم از پـیر و جـوان، زن و مـرد) توانمندیهای زیادی پیدا کنند. این توانمندیها، شخصیت و ظرفیتی به افراد مـیبخشد که دامـنه وسیـعی از فـعالیت را در جامـعه مـیطلبد. براساس این توانمندیها، افراد، آن الگوهای رفتاری را برای خود برمیگزینند که بتوانند تعاملات خود را راحتتر و سادهتر انجام دهند و این الگوهای رفتاری ممکن است با الگوها و معیارهای رفتاری قبل، در تباین و تعارض باشد.
در جامعه امروز، زنان و دختران نیز در خود ظرفیت ها و توانائیهایی میبینند که بسیار متفاوت از توانمندیهای زنان و دختران گذشته است و در نتیجه بسیاری از تعالیم و باورهای قبلی، همانند کراهت ارتباط با افراد غریبه و نامحرم در هم میریزد. زیرا شرط تقویت توانمندیهای فعلی این است که ارتباط وسیع با دیگران وجود داشته باشد. تعالیم قبلی، فرد را ترغیب میکرد که آن گونه پوشش داشته باشد، در حالی که توانمندی های جدید او را به سوی پوششهای متفاوت سوق میدهد.
بنابراین، این توانمندیها و ظرفیتها، یکی از ویژگیهای مردمان امروز است و بایستی دستورات و مـعیارهای ما مـتناسب با این توانمـندیها و شرایط باشد، در غیر این صورت باید مطمئن باشیم معیارها و قواعد ما راه به جایی نخواهند برد.
ارسال نظر